معرفی_متنی_کتاب

ساخت وبلاگ

کتاب «بی کتابی»
 نوشته محمدرضا شرفی خبوشان
رمان «بی کتابی» ماجرایی تاریخی است که در دوران قاجار رخ داده است و عموم مردم از آن بی خبرند: مظفرالدین شاه کتابداری به نام لسان الدوله را به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب می کند اما او با خیانت در امانت، بخش عظیمی از این میراث غنی، شامل هزاران نسخ نفیس خطی را به فروش می رساند. هر نسخه و اوراقی از نسخ معروف در موزه های جهان است مربوط به این دوره است که این فرد از کتابخانه ها خارج کرده است. ماجرای به توپ بستن مجلس نیز از همزمان با این واقعه از جمله محورهای داستان است. شخصیت اصلی داستان دلال کتاب است که در این اثر به کتابسازی، کتابداری و صحافی و برخی هنرهای مرتبط با کتاب مشغول است و مخاطب را با جزییات تاریخ صنعت کتاب پردازی آشنا می کند.
:pushpin: بخشی از کتاب:
چه بارها که به خاطر کتاب سیلی خوردم و تنم کبود شد و در انبار حبس شدم. بعضاً پیش می‌آمد که پدراندرم به خاطر عجز و لابه و گریه‌های مادرم به اصطلاح مهربان می‌شد، مرا می‌نشاند در اتاقش و کتابی را که دست گرفته بود، بلند می‌خواند و وادارم می‌کرد که گوش بدهم.
با شلوار قصب راه‌راهش می‌نشست روی تخته‌پوست بزرگ و سفیدی که مخصوص خودش بود و تکیه می‌زد به مخدّه گل‌بهی و میز کوچک چوب‌گردویش را که پر بود از قلم‌نی و قلم فلزی و دوات مختلف و قلم‌تراش و قط‌زن استخوانی و کاغذ و نسخه‌های خطّی، کنار می‌زد و چهارزانو کتاب را مثل نوزاد تازه به دنیا آمده‌ای، با دست می‌گرفت روی پاهایش و سرش را خم می‌کرد و قوزش بالا می‌آمد و شروع می‌کرد به خواندن.

علامه اقبال لاهوری...
ما را در سایت علامه اقبال لاهوری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eghballahouri-gharchak بازدید : 86 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:11